Arctict Monkey

share daily news

Arctict Monkey

share daily news

فیلم هایی که به شما در یادگیری زبان فرانسه کمک خواهند کرد

از زمانی که فیلم به وجود آمد تا به امروز شاهکار هایی را دیدیم که باعث انقلابی در خود شده است. بسیاری از این فیلم ها را اگر با زبان اصلی ببینیم باعث یاد گرفتن زبان آنها می شویم و باعث بهتر فهمیدن موضوع اصلی فیلم می شوید و باعث این می شود که با نوع زندگی ادم ها در جاهای مختلف آشنا شویم.


یکی از شیرین ترین زبانها، زبان فرانسوی است. زبانی آهنگین که شباهت حروفش به حروف انگلیسی، از استقلال آن کم نمی کند. یادگیری و همچنین آموزش زبان فرانسوی نیازمند تلاش و حوصله فراوان است تا اینکه زبان آموز به جایی برسد که بتواند کم کم روی پای خود بایستد و متن و محتوای مطالبی که به زبان فرانسوی می خواند را درک کند. یکی از چیزهایی که در آموزش زبان و یادگیری زبان بسیار کمک کننده است، خواندن کتاب و تماشای فیلم است. بیایید با هم چند تا از فیلمهای محبوب فرانسوی را مرور کنیم. آیا شما آنها را تماشا کرده اید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آنها را به چه زبانی دیده اید؟

معرفی سه فیلم فرانسوی:

عنوان: آملی (AMELIE)

کارگردان: ژان-پیر ژونه

سال ساخت: ۲۰01

آملی پولن دختری متولد سال 1974 است و توسط والدین عجیب و غریبی پرورش یافته که به اشتباه تصور می کنند او عارضه قلبی دارد و تصمیم می گیرند به او در خانه آموزش دهند. آملی برای کنار آمدن با تنهایی خود دارای تخیل فعال و شخصیتی پر جنب و جوش است. وقتی او شش ساله است ، مادرش ، آماندین ، هنگامی که یک گردشگر کانادایی از پشت بامی بیرون می پرد و بر او فرود می آید، کشته می شود. در نتیجه ، پدرش رافائل بیشتر و بیشتر از جامعه کنار می رود. آملی در سن 18 سالگی خانه را ترک می کند و به عنوان پیشخدمت در کافه ای مشغول به کار می شود.

در آگوست 1997 او  به طور تصادفی یک جعبه فلزی قدیمی از یادگاری های دوران کودکی پسری را پیدا می کند. این جعبه نشان می دهد که آن پسر چند دهه قبل در آپارتمان آملی زندگی می کرده است. آملی تصمیم می گیرد او را پیدا کند و جعبه را به او بازگرداند. او به خودش قول می دهد که اگر او را خوشحال کند ، زندگی خود را وقف شاد کردن دیگران نماید

املی

عنوان: پنهان  (CACHÉ)

کارگردان: میشائیل هانکه

سال ساخت: 2005

یک زوج مرفه پاریسی ، آن و ژرژ لوران ، یک نوار ویدئویی را در املاک خود پیدا می کنند. فیلم نشان می دهد محل سکونت آنها ساعت ها تحت فیلمبرداری بوده و از اینجا متوجه می شوند که تحت نظر هستند. آنها علت موضوع را نمی  فهمند و مردد هستند که آیا این کار دوستان پسر 12 ساله شان است، یا کار طرفداران ژرژ ، که مجری یک برنامه تلویزیونی است.

فیلم دومی به دست آنان می رسد، همراه با یک نقاشی کودکانه از فردی که از دهانش خون جاری است. تصویر های مشابهی نیز به محل کار ژرژ و مدرسه پسرشان ارسال می شود. آنها با ناراحتی به پلیس مراجعه می کنند ولی پلیس می گوید که این فیلم ها را نمی توان بعنوان چیز خطرناکی تلقی کرد. شبی که آنها یک مهمانی برپا کرده اند، فیلم دیگری به دستشان می رسد  با نقاشی مرغی که از گردنش خون جاری است

پنهان

عنوان: بینوایان (LES MISÉRABLES)

کارگردان: تام هوپر

سال ساخت: 2012

فیلم موزیکال انگلیسی زبان که فرانسه سال 1815 را به تصویر می کشد. داستان این فیلم برگرفته از رمان بینوایان ویکتور هوگو است.

زندانی فرانسوی ژان والژان پس از طی دوران حبس 19 ساله خود، به جرم سرقت نان برای خواهرزاده اش، از زندان تولون آزاد می شود. وضعیت مشروط آزادی وی مانع از یافتن کار یا محل اقامتی برای او می شود ، اما اسقف مهربانی به او پناه می دهد. والژان تعدادی از ظروف نقره وی را می دزدد و توسط پلیس دستگیر می شود ، ولی  اسقف ادعا می کند که نقره ها را خودش به والژان داده است و حتی والژان فراموش کرده که باقی آنها را هم با خود ببرد. در نتیجه والژلان آزاد می شود. سپس اسقف به او می گوید که از آن نقره ها برای آغاز یک زندگی صادقانه استفاده کند... والژان هویت جدیدی برای خود انتخاب می کند و تصمیم به کمک به دیگران می گیرد، با عنوان شهردار مادلن.

هشت سال بعد ، والژان صاحب کارخانه ای شده و شهردار مونترویل ، پاسکاله است. تا اینکه ژاور ، که قبلاً نگهبان زندان تولون بوده ، به عنوان رئیس پلیس جدید منصوب می شود. یک روز ژاور می بیند که شهردار مادلن چطور کارگری را که زیر گاری گیر کرده نجات می دهد، به هویت واقعی او  شک می کند، چون تنها یک نفر بوده که چنین قدرتی داشته، ژان والژان

سخن آخر:

شما کدامیک از این فیلمها را دیده اید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ کدامیک را برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی به دیگران توصیه می کنید؟

اگر یادگیری زبان فرانسه، یکی از علایق شماست یا حتی به دلیل شرایط کاریتان یکی  از کارهای لازم برایتان است، می توانید با شرکت در کلاسهای آموزش زبان فرانسه ماژورین، از کلاسهای مدرسین با تجربه بهره مند شوید و به این علاقه یا الزام پاسخ دهید.

ماژورین کمکت می کنه

منبع: وبلاگ ماژورین

نفرین های مرگ بار مصر باستان

مصر کشوری غنی در افریقا که در زمان خود شهره خاص و عام بود و نیمی از کشور ها  زیر حکومت فرعون ها  بود . کشوری که همیشه زیر نظر جادوگران می گذشت و یکی از تفریحات فرعون ها بود که وقت خود را به دیدن جادوی جادوگران بگذارند. وقتی هم پادشاهان میمرند نفرین هایی گذاشته می شد که کسی نتواند زنده از آنجا در بیایید.


در اینجا داستان هایی را در مورد مرگ هایی که با عنوان نفرین مصر باستان معروف شده اند، برای شما می آوریم.

 

دزد آلمانی

 

در سال 2007 یک عتیقه مصری همراه با یادداشتی به سفارت آلمان در مصر ارسال شد ، یادداشتی از فرستنده ناشناس که اعتراف می کرد از زمان سرقت آن چیزی جز درد و رنج برای او و خانواده اش وجود نداشته است.

ظاهراً سارق یادگار را هنگامی که در مصر بود دزدید و با خود به آلمان برده اما ناگهان به بیماری ناشناخته ای مبتلا می شود. نویسنده نامه گفته بود که او تب کرده، فلج شده و سرانجام جانش را از دست داده است.

این عتیقه دزدیده شده، توسط پسر ناتنی آن مرد به مصر پس فرستاده شد.

 

نفرین توت‌عنخ‌آمون 

 

هشدار روی مقبره توت‌عنخ‌آمون  می گوید: "مرگ با بالهای سریع به سراغ کسی خواهد آمد که آرامش شاه را بر هم زند."

چیزی که توسط لرد کارنارون مصرشناس و کاشف هوارد کارتر نادیده گرفته شد، وقتی که در سال 1922 تصمیم گرفتند قبر توت‌عنخ‌آمون  را باز کنند .

لرد کارنارون پشتیبان مالی تیم بود و 4 ماه پس از باز کردن قبر درگذشت. نکته جالب این است که او بر اثر گزش پشه روی گونه اش مرد و گفته شده وقتی او جان باخته ، تمام چراغ های خانه اش خاموش شده است.

 

دست بریده

 

در این حادثه هیچ کس فوت نکرد ولی حوادث دیگری رخ داد... سِر بروس اینگهام دوست هاوارد کارتر بود (یادتان هست که در مورد قبلی از او نام بردیم؟! کسی که ظاهرا برای باستان شناسی به مصر رفته بود ولی از قضا آثار باستانی را برای دوست و آشناهای خودش ارسال می کرده!!). اینگهام در کمال شگفتی هدیه ای از دوست خود دریافت کرد. هدیه ای غریب و وحشتناک.

این یک دست مومیایی شده بود که دستبندی به دست داشت و روی آن نوشته شده بود: "لعنت بر کسی که بدن من را حرکت می دهد." چند روز بعد خانه اینگهام به طور کامل سوخت و پس از بازسازی خانه ، سیل دوباره آن را خراب کرد.

راستی به نظرتان جاب نیست که در هیچ کدام از این دو مورد اتفاقی برای کاشف هوارد کارتر گزارش نشده است!؟

دست بریده

 

 قربانیان توت‌عنخ‌آمون 

 

یک فرد ثروتمند آمریکایی به نام جورج جِی گولد یک سال پس از کشف آرامگاه توت‌عنخ‌آمون  وارد آن شد. وی به محض خروج از قبر بیمار شد، او هرگز بهبود نیافت و بعداً بر اثر ذات الریه درگذشت.

اتفاق عجیبی هم برای سِر آرچیبالد رید افتاد.  رادیولوژیستی که حتی در آن سفر نبود. آرچیبالد رید فقط مومیایی توت‌عنخ‌آمون  را به اشعه ایکس داد، او روز بعد از دریافت مومیایی بیمار شد و کمتر از یک هفته بعد درگذشت.

 

کتاب مردگان

 

آرون اِمبر ، مصرشناس آمریکایی در خانه خود که در حال سوختن بود، جان باخت. این اتفاق در حالی افتاد که او می توانست همراه خانواده اش از خانه در حال سوختن فرار کند، اما او برای حفظ کردن اسنادی که روی آن کار می کرد به داخل خانه برگشت. اسنادی با عنوان "کتاب مصری مردگان".

 

 تسلیم نفرین شدن

 

هیو ایولین وایت باستان شناس که از نفرینی که جان چند تن از دوستان و همکارانش را گرفته بود وحشت زده بود، در خانه اش خودکشی کرد.

گزارش های ضد و نقیض حاکی از آن است که وی یادداشتی بر جا گذاشته است که در آن آمده است: "من تسلیم نفرینی شدم که مرا مجبور به ناپدید شدن می کند."

 

اوزیریس بهترین کاری را که می تواند، انجام می دهد.

 

در سال 1971 مصرشناس والتر برایان امری مجسمه کوچکی را از اوزیریس ، خدای مرگ، در ساکارا پیدا کرد. او آن را به دفتر حفاری آورد ، اما پس از رفتن او به دستشویی ، دستیارش سرو صدایی شنید و پس از آن امری را در حالت فلج پیدا کرد. امری روز بعد پس از تشخیص فلج در سمت راست تمام بدنش، درگذشت.

 ملاقات سالانه با مرگ

 

این داستان مربوط به کاشف و مصر شناس مصری زَهی هواس است. روزی اشیائی را از یک سایت باستان شناسی به نام "کوم ابو بیلو" حمل می کرد ، عمه اش فوت کرد. یک سال بعد و در همان روز عمویش درگذشت. سال بعد مرگ پسر عموی او بود ، اما مرگها پس از آن متوقف شد. هاواس هنوز به وجود نفرین اعتقاد ندارد.

سخن آخر:

 

شما چه داستانهایی درباره مرگ های مصر باستان شنیده اید؟ چقدر آنها را باور کرده اید؟ درباره زبان هیروگلیف چطور؟ چقدر با آن آشنایی دارید یا چقدر برایتان جالب است که منظورتان را با ترسیم آن اشکال منتقل کنید؟ اگر می خواهید زبان هیروگلیف را بیاموزید، با ما تماس بگیرید.

ماژورین، کمکت می کنه.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین


ساز های قدیمی

موسیقی همیشه در تاریخ نقش بسزایی داشته است و باعث علاقه مندی مردم شده است. در گذر تاریخ چه اهنگ هایی باعث عوض شدن یک جنگ شده است. در تاریخ سرزمین خودمان هم خیلی از این اتفاقات افتاده است و مسیر خیل ها عوض شده است. موسیقی هیچ وقت از ساز جدا نبوده است و همیشه این نوازنده ها بودند که با دستان و سازهایشان  باعث آشکار شدن یک آهنگ شده است. در ایران باستان ساز نی و چنگ همیشه جز بزم های پادشاهان بودند باعث گذاشتن اثر های زیبایی شده اند.

 

در اینجا می خواهیم شما را با اندکی از تاریخچه و ساختمان یکی از قدیمی ترین چنگها و نیز ساز نی آشنا کنیم.

 

چنگ

 

چنگ بیش از 4000 سال پیش ، یعنی پیش از تمدن ایلام، در بین النهرین (جنوب عراق امروزی) نواخته می شده است. موسیقی یکی از جنبه های مهم بسیاری از مناسبت های جشن و آیین در بین النهرین باستان بود. این چنگ فاخر از  نقره و سنگ آهک قرمز  تزئین شده است. قاب ، تیونرها و تارها با قطعات چوبی قدیمی مرمت شده اند. تصاویر تزئین شده زیر سر گاو ، شیرها و گوزن هایی را نشان می دهد .

 چنگ نقره ای مربوط به 2600 سال پیش از میلاد. گورستان سلطنتی اور مربوط به تمدن ایلامی که بعداً در ایران بزرگ جای گرفت و در حال حاضر در جنوب عراق قرار دارد.

چنگ

نی

 

ساز نی، با توجه به اینکه با حداقل امکانات بوجود می آمده، به عنوان یکی از کهن ترین سازها به شمار می رود. یافتن اینکه کدام تمدن یا کدام منطقه صاحب اولیه آن بوده کاری دشوار و البته تخصصی است. این ساز به هر منطقه ای که وارد شده، مردمانش آن را به عادات و سنتهای خود آغشته کرده اند و آن را در بین خود پذیرفته اند. به این ترتیب دیده می شود که این ساز در میان اقوام تمدن های مختلف، شکل و شمایل و در نتیجه صدایی متفاوت دارد.

نی

 

شکل ساز:

 

نی در کتاب سازشناسی ایرانی (نوشته ارفع اطرایی و محمدرضا درویشی) اینطور تعریف شده:

"نی، از سازهای بادی کهن و از جنس گیاه نی است که طول آن از شش گره و هفت بند تشکیل شده و به همین دلیل آن را "نی هفت بند" می گویند. هنگام نواختن، هوا از دهانه ی نی وارد می شود و با انگشت گذاری بر سوراخ ها و با تغییر فشار هوا، صداهای مختلف به وجود می آیند. نوازنده، نی را بصورت عمودی در دست می گیرد و دهانه ی آن را بین دو دندان جلو و یا بین لب ها قرار می دهد و در آن می دمد. بخش زیادی از هوای دمیده شده، از سوراخهای باز نی خرج می شود و نوازنده با انگشتهای هر دو دست، سوراخ ها را باز و بسته میکند. ممکن است نوازنده هنگام نواختن دست راست را بالای دست چپ قرار دهد و برعکس. هنگام ساختن نی، روی گره ها را با نوار می پوشانند و بر سر دهانه و انتهای نی لوله ی استوانه ای کوتاهی به طول تقریبی ۷ سانتی متر و هم قطر ضخامت نی، از فلز برنج قرار می دهند. طول نی حدود ۳۰ تا ۶۵ سانتی متر و قطر آن حدود 1.5 تا ۳ سانتی متر است و تعداد ۵ سوراخ در طرف جلو و یک سوراخ در قسمت عقب نی ایجاد می کنند. هرچه لوله ی ساز باریکتر و کوتاه تر باشد صدای آن زیر تر است و برعکس. نی در اندازه های مختلف تهیه می شود و ساز تکنوازی است و نمی توان آن را کوک کرد. بدنه ی اصلی این ساز چون در طبیعت رشد می کند، دو نی کاملا از هر جهت همسان، کمتر به دست می آید و به همین دلیل، با انتخاب طول و قطر آن، از هر پرده ای می توان نی داشت.

 

وسعت

 

وسعت معمول صدای نی حدود دو اکتاو و نیم است. مثال های زیر برای نی منطبق با دیاپازون است که به طور طبیعی فاقد صدای «سی» روی خط سوم حامل است. وسعت نی به چهار منطقه ی صوتی، شامل صدای بم و بم نرم، صدای اوج، صدای غیث، و صدای ذیل (پس غیث) تقسیم می شود.

 

سخن پایانی:

یکی از فرزندان نی، ساز فلوت است. این ساز به مرور زمان و با تغییراتی که در ساختار سازهای نی چوبی داده شد، تبدیل به فلوت امروزی با کلید ها و جنسی متفاوت شد و در نتیجه صدایی متفاوت از نی ایجاد می کند که می توان گفت صدایی به همان زیبایی و نیز مستقل از نی دارد. آیا نواختن این سازها را آموخته اید؟

 

 پیشنهاد می کنیم در کلاسهای نی و فلوت ماژورین شرکت کرده و نواختن این سازهای گوش نواز را با ما تجربه کنید.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

بیست ضرب المثل انگلیسی و کاربردشان

همیشه در همه زبان های دنیا ضرب المثل ها و شعر برای منتقل کردن تجربیات یا باری افزودن تجربه استفاده میکنیم.بعضی از ضرب المثل ها در همه زبان های جهان یکیست و منظور واحد هم میدن. ما در این مقاله می خواهیم بعضی از ضرب المثل هایی که در زبان انگلیسی  که نمونه اش در زبان فارسی یا به صورت شعر یا به صورت مقاله امده است بپردازیم.

 

A bad workman always blames his tools.

عروس نمی تواند برقصد، می گوید زمین کج است.

این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی در هنگام انجام کار، به جای عملکرد ضعیف خود، عوامل بیرونی را مقصر کارکرد نامناسب می داند.

 

A bird in hand is worth two in the bush.

سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است.

چیزهایی که در حال حاضر داریم از آنچه که امیدواریم بدست آوریم ارزشمندتر هستند.

 

Absence makes the heart grow fonder.

دوری و دوستی.

افراد وقتی از هم فاصله دارند و در کنار هم نیستند، همدیگر را بیشتر دوست دارند و ارتباط بهتری با هم دارند نسبت به زمانی که کنار هم هستند .

 

Actions speak louder than words.

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

این ضرب المثل وقتی گفته می شود که فردی ادعای انجام دادن چیزی را می کند ولی وقتی نوبت به عمل می رسد اقدامی نمی کند.

فردوسی می گوید: بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست

 

All that glitters is not gold.

هر چیزی که برق می زند طلا نیست.

وقتی چیزهایی که از نظر ظاهری خوب به نظر می رسند ولی ممکن است آنچنان ارزشمند یا خوب نباشند از این عبارت استفاده می کنیم.

 

Among the blind the one-eyed man is king.

در شهر کورها ، یک چشم پادشاه است.

وقتی اکثریت توانمندی ندارند، کسی که ذره ای توانایی بیشتر داشته باشد می تواند حکمرانی کند، در صورتی که خودش فاصله چندانی با ناتوانی دیگران ندارد.

 

Barking dogs seldom bite.

سگی که پارس  می کند، به ندرت گاز می گیرند.

در تصور عموم اینطور است که افرادی که تهدید می کنند کمتر اقدام به انجام کار کنند.

 

Beauty is in the eye of the beholder.

زیبایی در چشم بیننده است. (چشمانتان قشنگ می بیند.)

آنچه ممکن است از نظر شخصی زیبا به نظر برسد ممکن است از نظر شخص دیگر به نظر آنطور به نظر نرسد.

 

Better late than never.

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

برای رسیدن به مقصد و یا هدفی هم دقت لازم است و هم سرعت و وقتی کسی سرعتش بیشتر از دقت است، بطوری که تمرکزی روی کار ندارد، می گوییم.

 

Beggars can’t be choosers.

دندان اسب پیشکش را نمی شمارند.

وقتی کسی هدیه ای را دریافت می کند و شروع می کند به ایراد گرفتن یا انتقاد کردن از آن هدیه، می گویند.

 

Cowards die many times before their deaths.

آدم ترسو هزار بار می میرد.

وقتی کسی از چیزی یا از رخ دادن حادثه ای هراس دارد، مدام در این نگرانی سیر می کند که "چه چیزی پیش خواهد آمد؟" در این شرایط و به انتقاد از شرایطی که او خودش را در آن قرار داده به او می گویند.

 

Curiosity killed the cat.

فضولی موقوف

وقتی می خواهیم کی را از دخالت به کارهایی که به او مربوط نیست منع کنیم و همچنین به او هشداری هم داده باشیم که ممکن است این ذخالت سرانجام خوبی نداشته باشد.

 

Don’t bite off more than you can chew

لقمه را به اندازه دهانت بردار.

وقتی فردی می خواهد کاری را انجام دهد که توانایی و قابلیت انجام دادن آن را ندارد، به او چنین عبارتی را می گویند.

 

Don’t bite the hand that feeds you.

نمک خوردی نمکدان نشکن.

این عبارت برای هشدار دادن به فردی است که مورد لطف و محبت کسی قار گرفته ولی به جای قدردانی، در حق آن فرد ناسپاسی و ظلمی روا می دارد.

 

Don’t count your chickens before they hatch.

جوجه را آخر پاییز می شمارند.

این را وقتی می گویند که می خواهند یادآوری کنند که براساس رویدادهای غیرقابل پیش بینی آینده برنامه ریزی نکنید که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتد.

 

Don’t judge a book by its cover

آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت نکن.

همانطور که شما نمی توانید با دیدن جلد کتاب ، در مورد محتوای آن نظر بدهید ، نمی توانید از ظاهر افراد یا چیزها درباره آنها قضاوت کرده یا نظری دهید.

 

Don’t kill the goose that lays the golden eggs.

مرغی که تخمهای طلایی می گذارد را نمی کشند.

اگر یک غاز که تخم های طلایی می گذارد را بکشید ، چیزی را از بین می برید که سود زیادی برای شما دارد.

 

Don’t put all your eggs in one basket.

تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.

تمام تلاش یا سرمایه خود را برای انجام یک عمل، هدف یا موارد مشابه صرف نکنید ، زیرا اگر موثر واقع نشود ، همه چیز را از دست خواهید داد.

 

Every man has his price.

هر آدمی یک قیمتی دارد.

می گویند هرکسی را می توان برای انجام کاری تحت تاثیر قرار داد. فقط ممکن است بعضی از آنها قیمت بالا ، بعضی پایین تری داشته باشند.

 

البته گاهی هم خلاف این ثابت می شود و بعضی آدمها را نیم توان خرید.

 

Half a loaf is better than none.

کاچی بهتر از هیچی است.

دریافت چیزی کمتر از آنچه انسان آرزو دارد و می خواهد، بهتر از بدست نیاورد کل آن است.

 

No pain, no gain

 نابرده رنج گنج میسر نمی شود.

برای موفقیت یا پیشرفت باید رنج برد یا سخت کار کرد.

شکل کامل این بیت از سعدی به این صورت است:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

گران قیمت ترین سازهای دنیا

موسیقی از زمان پیدایش باعث ایجاد حال خوب بین مردم میشود از زمانی که ساز ها پیشرفته تر شده اند عشق و علاقه بین مردم افزایش پیدا کرده است و زندگی مردم را تحت تاثیر گذاشته . در سال های اخیر فیلم هایی ساخته شده است که مردم را عاشق فراگیری سازها و موسیقی کره است. ما در این مقاله سعی میکنیم که در مورد بعضی از سازهایی که توسط نوازندگان معروف نواخته شده است توضیح دهیم .

ویولن Vieuxtemps Guarneri

 

به قیمت 16 میلیون دلار فروخته شده است.

این ساز اکنون با قیمت تقریبی 16 میلیون دلار گران‌ترین ویولن جهان است. صاحب جدیدش آن ساز را به ویلونیستی به نام "آن آکیکو مِیِرز" داد و تصمیم داشت تا پایان عمر آن را پس نگیرد.

پس از اینکه در قرن نوزدهم ویولونیست بلژیکی به نام Henri Vieuxtemps مالک این ساز شد، نام آن نوازنده به این ساز هم تعلق گرفت.

Yehudi Menuhin و Pinchas Zukerman دو نفر دیگر از نوازندگانی بودند که از این ساز استفاده کرده‌اند.

 

ویولن سل Paganini Stradivarius

 

به قیمت 6 میلیون دلار فروخته شده است.

آنتونیو استرادیواری، سازنده ایتالیایی معروف سازهای زهی است. این ویولن سل زمانی متعلق به پاگانینی بود و پس از آن نیز برنارد گرین ‌هاوس مالک آن شد. پس از مرگ وی، خانواده گرین ‌هاوس تصمیم گرفتند آن را بفروشند، و گفته شد که می‌خواستند این ساز به نوازنده‌ای که استحقاق آن را دارد، برسد. خریدار یک "حامی هنر از مونترال" بود که ویولن سل را به استفان تترو که نوازنده‌ای جوان بود، قرض داد.

*Stradivarius به سازهایی گفته می شود که توسط استرادیواری یا شاگردان او ساخته شده اند.

 

پیانوی کریستال هاینتزمن

 

به قیمت 3.2 میلیون دلار فروخته شده است.

این ساز در مراسم افتتاحیه بازی‌های المپیک 2008 پکن استفاده و به مخاطبان جهانی معرفی شد.

این ساز توسط Heintzman Pianos که سازنده کانادایی پیانو است، طراحی شده و پس از تنها اجرای خود در یک حراج فروخته شد.

 

1

Asia Fender Stratocaster

 

به قیمت 2.7 میلیون دلار فروخته شده است.

در سال 2004 با عنوان جمع آوری کمک برای به سونامی اقیانوس هند عده ای از هنرمندان نام خود را روی این گیتار امضا کردند. این ساز در یک حراجی به قیمت 2.7 میلیون دلار فروخته شد.

 

2

فلوت وِرن پاول

 

به قیمت 187،000 پوند فروخته شده است.

در سال 1986، این فلوت در حراجی به قیمت 187،000 دلار فروخته شد. گرچه این ساز نسبت به خیلی از سازهای دیگر با قیمت کمتری فروخته شده ولی هنوز هم گران‌ترین فلوت در جهان است.

 

3

ساکسوفون Grafton Alto متعلق به چارلی پارکر

 

به قیمت ۹۳.500 پوند فروخته شده است.

ساکسوفون آلتوی گرافتون، ساکسوفون پلاستیکی آکریلیک بود که در اواخر دهه 1940 توسط هکتور ساماراگا طراحی شد. تولید تجاری آن در سال 1950 با قیمت فروش فقط 55 پوند – به میزان نصف هزینه یک ساکسوفون برنجی معمولی در آن زمان - آغاز شد.

مهمترین نوازنده Grafton، نوازنده ای به نام چارلی پارکر بود.

گفته شده که یک نماینده فروش گرافتون از پارکر خواسته است که از سازهای آنها را برای یک برنامه ضبط شده در تورنتو در سال 1953 استفاده کند. پارکر در برنامه جاز در سالن ماسی از این ساز استفاده کرده است.

پس از پارکر این ساز در حراج دیگری با قیمت 93،500 پوند فروخته شده. خریدار آن موزه جاز آمریکا بود، واقع در شهر زادگاه پارکر، کانزاس سیتی، میسوری، جایی که هنوز ساکسیفون افسانه ای در آن نمایش داده می شود.

 

4

سخن پایانی:

 

بله! تنها یکی از عوامل قیمت بالای فروش این سازها این بوده که از جنس مرغوب تولید شده اند و اینکه لزوماً قیمت ساز نشان دهنده ارزش بالاتر آن نیست. عوامل دیگر در ارزش ساز " اشخاص" هستند. اینکه اولین نوازنده آن ساز چه کسی بوده یا آخرین بار توسط کدام نوازنده محبوب نواخته شده است. کدام سازنده آن را طراحی کرده و ساخته است. در کدام فیلم از آن ساز استفاده شده و ...

به نظر شما چه نامهای دیگری در افزایش قیمت ساز تاثیر دارند؟

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین